بایگانی ماهانه: نوامبر 2010

آزمایش خون

سلام این هفته بعد از کلی دکتر و عکس و سونوگرافی، بالاخره سوزن زدن بهم و کلی خون گرفتن برای آزمایش. من تا وسطای کار داشتم می خندیدم و خیلی خوب بود، اما یهو سوزن آقاهه از دستم در اومد … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در احوال شخصی, شیرینکاریها | برچسب‌خورده با , | 2 دیدگاه

توی بغل باباجون محسنم

سلام من خیلی از آپدیت نشدن زود زود وبلاگم ناراحتم. تو رو خدا یکی بیاد به دادم برسه و به جای این مامان بابای سرشلوغ من وبلاگ رو آپدیت کنه برام 😦 راستی کلی هم خوشحالم؛ چون آخرای آبان بالاخره … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در مهمانی و جشن, همبازیها, احوال شخصی, خانوادگی, دوستان | برچسب‌خورده با , , , , , , , | ۱ دیدگاه

پست فتوبلاگی – آبان 89

  درحال مهندسی «درآوردن صدا» از اسباب بازیم! گشت و گذار روی آُپن آشپزخونه لم دادن پس از نوشیدن یک لیوان آب هویج خوشمزه! در حال تماشای عمو پورنگ من بالای نردبان؛ شاکی از اینکه پله های نردبان زود تموم … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در احوال شخصی, شیرینکاریها | برچسب‌خورده با , | ۱ دیدگاه